داستان تاسيس اولين بيمارستان در ايران

داستان تاسيس اولين بيمارستان در ايران
داستان تاسيس اولين بيمارستان در ايران
اشتراک گذاری در facebook
Facebook
اشتراک گذاری در twitter
Twitter
اشتراک گذاری در linkedin
LinkedIn
اشتراک گذاری در odnoklassniki
OK
اشتراک گذاری در vk
VK
اشتراک گذاری در reddit
Reddit
اشتراک گذاری در mix
Mix
اشتراک گذاری در pinterest
Pinterest
اشتراک گذاری در stumbleupon
StumbleUpon
5/5

بعد از مراجعت ناصرالدین شاه از سفرهای اروپایی که به شدت تحت تاثیر پیشرفت‌های صنعتی اروپا قرار گرفته بود، با مشاهده بیمارستان‌های فرنگی دستور داد تا مریضخانه‌ای به سبک اروپایی در دل شهر تهران دایر کنند که در واقع آغازی برای گسترش علم طب شناسی شد

داستان تاسيس اولين بيمارستان در ايران
داستان تاسيس اولين بيمارستان در ايران

داستان تاسيس اولين بيمارستان در ايران

بیمارستان‌ها از جمله مراکزی هستند که امروزه در سرتاسر کشور در دسترس قرار دارند، اما جالب است بدانید که تا زمان ناصرالدین شاه قاجار مکانی به نام بیمارستان و یا مریضخانه وجود نداشت و معالجه بیماران صرفا بر عهده افرادی بود که طبیب یا حکیم باشی نامیده میشدند.

اولین مریضخانه‌ای که در تهران دایر شد و بیماران را بستری کرد، بیمارستانی دولتی بود که در سال ۱۲۹۰ هجری قمری به دستور ناصرالدین شاه قاجار در خیابان سپه امروز تأسیس گردید و اکنون این بیمارستان سینا خوانده می شود.

چنانچه ناصر نجمی در این مورد می‌نویسد: ناصرالدین شاه در یکی از سفرهای خود به فرنگستان ضمن بازدید از نقاط مختلف شهرها از چند بیمارستان هم بازدید به عمل آورده توجه شاه قاجار به اهمیت چنین محل و نقشی که در معالجه و مداوای بیماران داشت جلب گردید بطوریکه بلافاصله پس از بازگشت به ایران دستور تأسیس یک بیمارستان مجهز را صادر کرد و این وظیفه مهم را به عهده  مشیرالدوله صدراعظم وقت، علی قلی میرزا اعتضادالسلطنه و ناظم الاطبا نفیسی (پزشک و مولف فرهنگ بزرگ فارسی به فارسی) مامور انجام این کار شدند. ناظم الاطبا پس از تفحص و جستجوی زیاد محلی را در نزدیک چهارراه حسن آباد پیدا کرد و آن را به بیمارستان اختصاص داد و نام آن را هم مریضخانه دولتی گذاشت.

مریضخانه موردنظر در سال ۱۲۵۱ ه.ش با نام «مریضخانه دولتی» با ۴۰۰ تخت با سه ساختمان مجزا در خیابان امام خمینی (سپه سابق) نرسیده به میدان حسن آباد (هشت گنبد) تاسیس شد. به گفته قدیمی‌ترین پرستار بیمارستان براساس اسناد موجود در یکی از ساختمان‌های بیمارستان در یک سال اول تاسیس بیش از ۲۵۰۰ بیمار، معالجه شدند.

ریاست این مریضخانه سال‌ها برعهده ناظم الاطبا نفیسی بود. وی شاه را متقاعد به تربیت پزشکان ایرانی برای معالجه بیماران کرد و بر اثر اقدام وی در مدرسه دارالفنون، شعبه ای به نام طب دایر و مقرر شد دانشجویان هفته ای چند بار به اتفاق استادان در این مریضخانه گرد هم آیند و برای انجام کارآموزی، در این بیمارستان مشغول شوند که این مریضخانه نخستین دانشکده پزشکی ایران محسوب می شود.

بعد از ناظم الاطبا، مخبرالدوله به ریاست این بیمارستان منصوب شد تا سرانجام بعد از انتخاب روسای متفاوت در سال ۱۲۷۰ه.ش میرزا ابوالحسن خان بهرامی که تازه از فرنگ به تهران مراجعت کرده بود، رییس مریضخانه دولتی شد و به قصد سازمان دهی بیشتر و پیشرفت سریع، به تدریج پزشکان اروپایی را در این بیمارستان گماشت.

 در زمان سلطنت مظفرالدین شاه، نخستین بازسازی و سازماندهی بیمارستان، توسط آلمانی ها انجام گرفت که بناهای به جامانده از این بیمارستان، همان ساختار آلمانی خود را حفظ نموده است و با گذشت سال ها بخش های مختلف دیگری به این بیمارستان افزوده شد. در فاصله سلطنت پهلوی اول تا پهلوی دوم، این مریضخانه مجهز به بخش های داخلی، جراحی، ارولوژی، رادیولوژی، چشم پزشکی، دندانپزشکی، گوش و حلق و بینی و پوست شد.

تبديل مريض خانه دولتي به بيمارستان اين سينا 

این مریضخانه تا سال ۱۳۱۹ شمسی با نام مریضخانه دولتی به کار خود ادامه داد و در آن سال به منظور تجلیل و قدردانی از پدر طب ایران ابوعلی سینا، نام «سینا» جایگزین مریضخانه دولتی شد که هم اکنون با همین نام دایر است. بعد از سال ۱۳۱۹، در بیمارستان سینا، تغییرات عمده ای ایجاد شد و بیمارستان به دانشکده پزشکی دانشگاه تهران الحاق شد و در دهه ۴۰ با ریاست پروفسور عدل که تازه از فرانسه برگشته بود، بخش های مختلف پزشکی دیگری به ساختمان ها افزوده شد.

ریاست پروفسور عدل آغازی برای پیشرفت جراحی در تهران و سایر شهرستان ها بود. وی ضمن تربیت استادان و جراحان بزرگ، آنها را روانه شهرستان ها کرد. از جراحان بنام که هم اکنون در قید حیات هستند، می توان به دکتر جهرمی، احمد فلسفی، قره گزلو و نیرمند اشاره کرد. در اوایل دهه ۵۰ به تدریج بخش های جراحی اعصاب، قلب، دیالیز و ارتوپدی، به مجموعه بیمارستان اضافه شد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، این بیمارستان تا خیابان سی تیر (قوام السلطنه) گسترش یافت و دو ساختمان به سه ساختمان اصلی که از آغاز پابرجا بود، اضافه شد.

خاطره ای از ناصرالدین شاه و بیمارستان

همزمان با ایجاد مریضخانه دولتی، به گفته مسوولان یک بیمارستان نظامی در تهران تاسیس شد و اداره آن به شاهزاده علیقلی میرزا واگذار شد. این بیمارستان که هر ساله بودجه مناسبی در اختیار مدیرش قرار می گرفت، اختصاص به نظامیان کشور داشت اما به علت سودجویی های علیقلی میرزا و از آنجا که وی بودجه دریافتی را صرف خود می کرد، در این بیمارستان خبری از پزشک، پرستار و دارو نبود و چنانچه بیماری به آنجا مراجعه می کرد، فقط با تعدادی محافظ نظامی که مشغول مراقبت اش بودند، روبه رو می شد.

یک روز ناصرالدین شاه که شیفته گزارش های تقلبی علیقلی میرزا شده بود و کاملا باور کرده بود که نظامیان مرتب به بیمارستان مراجعه و تحت معاینه و مداوا قرار می گیرند، تصمیم گرفت بازدیدی از آنجا داشته باشد.

شاهزاده در آخرین دقایق قبل از رسیدن شاه به بیمارستان در جریان تصمیم شاه قرار گرفت و بی درنگ به ماموران محافظ بیمارستان دستور داد تا تخت های بیمارستان را اشغال و در برابر ناصرالدین شاه نقش بیمار را ایفا کنند. نگهبانان نیز با عجله خود را روی تختخواب ها انداخته و زیر لحاف ها خوابیدند و خود را به بیماری زدند.

شاه به هنگام ورود به بیمارستان با مشاهده غیبت نگهبانان و تفنگ هایی که این سو و آن سو پراکنده بود، متوجه شد کاسه ای زیر نیم کاسه است اما چیزی به روی خودش نیاورد. با وجودی که نگهبانان ماهرانه توانستند خود را بیمار نشان دهند و با آه و ناله جواب احوالپرسی ها و سوالات شاه را بدهند اما پوتین گل آلود یکی از بیماران قلابی که فرصت نکرده بود، آن را از پایش درآورد و به راحتی دیده می شد، ماجرا را فاش کرد و باعث شد تا شاه در عین عصبانیت دستور شلاق زدن بیماران مصلحتی را صادر و بیمارستان را تعطیل کند.

پس از این بیمارستان، چند بیمارستان دیگر نیز در تهران دایر شد، می توان از بیمارستان نظامی طهران نام برد که موسس آن شاهزاده علیقلی میرزا بود.

فهرست